پارسی گويی برابر پارسی واژه خالص

× برای گفتگو و در میان گذاشتن پرسشهایتان به برگه فیسبوک ما بپیوندید

دستاورد جستجوی خالص در واژه های بیگانه

خالص: ناب - بی آلایش - پالیده - زدوده - سره بكوه كنابد كنى كارزار اگر سوى زیبد بر آراى كار
خالصانه: بی آلایش چو از روزگارش چهل سال ماند نگر تا بسر برش یزدان چه راند
خالصی: سارا - سارایی همه كوهساران پر از مرد و زن همى آفرین خواندندى بمن‏
غیرخالص: ناویزه - ناسره - آمیخته جز از باژ و دینار هندوستان جز از كشور روم و جادوستان‏
نا خالص: ناپالوده فریبنده و ریمن و چاپلوس دلیر و جوانست و داماد طوس‏
ناخالص: ناک پس آگاهى آمد بنزد فرود كه شد روى خورشید تابان كبود
نفع خالص: سود ویژه بدین كار با خویشتن یار خواه همه یارى از بخت بیدار خواه‏

ابزار و روشهای سودمند برای آموزش و گسترش پارسی گویی:

پایگاه پشتیبانی از زبان پارسی، پارسی گویی و پارسی سره