پارسی گويی برابر پارسی واژه عضو

× اگر واژه تازه ای برای افزودن به این سامانه دارید آنرا برای ما بفرستید با سپاس

دستاورد جستجوی عضو در واژه های بیگانه

عضو: اندام - هموند - هم پیمان همان ماده آهنگ بهرام كرد بغرید و چنگش باندام كرد
عضو شدن: هموندی - همپیوند شدن - هموند شدن نهنگان كه كردند آهنگ اوى ببودند سرگشته از چنگ اوى‏
عضوخانواده: خودی - خودمانی - ازخود ز هر سو كه خوانم بیاید سپاه نتابى تو با گردش هور و ماه‏
عضویت: هموندی باخترت گویند كى‏خسروى بشاهى بتخت مهى بر شوى‏
نقص عضو: کاستی اندام - ناتوان - بیمار - کمبود اندام - بی اندام سپاه انجمن شد بكردار دیو بر آمد ز گردان لشكر غریو

ابزار و روشهای سودمند برای آموزش و گسترش پارسی گویی:

پایگاه پشتیبانی از زبان پارسی، پارسی گویی و پارسی سره