پارسی گويی برابر پارسی واژه تاخیر

× اگر واژه تازه ای برای افزودن به این سامانه دارید آنرا برای ما بفرستید با سپاس

دستاورد جستجوی تاخیر در واژه های بیگانه

تاخیر: دیرکرد - درنگ - واپس ماندن - دیری فراز آورم لشگر گرزدار از ایران و ایرج بر آرم دمار
تاخیر در پرداخت: پس اُفت - دیرکرد ترا سال هست و خرد كمترست نهاد من از راى تو دیگرست‏
تاخیر در کار: دیر کرد درکار - فرغول شگفت اندر ایشان سكندر بماند ز دریا همى نام یزدان بخواند
تاخیر کردن: دیرکردن - دیرآمدن ازان پس بكاوس گوینده گفت كه او دخترى دارد اندر نهفت‏
تقدم و تاخیر: پیشی و پسی میان سپهدار و آن سرو بن زنى بود گوینده شیرین سخن‏

ابزار و روشهای سودمند برای آموزش و گسترش پارسی گویی:

پایگاه پشتیبانی از زبان پارسی، پارسی گویی و پارسی سره