پارسی گويی برابر پارسی واژه انتظار

× برای گفتگو و در میان گذاشتن پرسشهایتان به برگه فیسبوک ما بپیوندید

دستاورد جستجوی انتظار در واژه های بیگانه

اتاق انتظار: پرموگاه بپیش سپاه اندر آمد چو پیل زمین شد بكردار دریاى نیل‏
انتظار: چشمداشت - چشم براه بودن - چشم‌داشتن بپرسیدش از راه و ز كار شاه ز رسم سپاه و ز تخت و كلاه‏
انتظار داشت: بیوسید سپاه از پس اندر همى تاختند بیابان ز گوران بپرداختند
انتظار داشتن: چشم داشتن بها بستد و گوشت بخرید زود بیامد سوى خانه چون باد و دود
انتظار می رود: پیش بینی می شود بغار و بكوه و بهامون بتاخت بشمشیر و تیر و بنیزه بیاخت‏
انتظار می‌رود: پیش بینی می‌شود میان سواران بیامد چو گرد ز پرخاش او خاك شد لاژورد

ابزار و روشهای سودمند برای آموزش و گسترش پارسی گویی:

پایگاه پشتیبانی از زبان پارسی، پارسی گویی و پارسی سره